شنبه ۱۵ اردیبهشت ۰۳

ديفاي چيست

در ساده ترين شكل ديفاي يا امور مالي غيرمتمركز (Defi) مفهومي است كه در آن محصولات مالي در يك شبكه بلاك چين چيست غير متمركز در دسترس است و آن ها را به جاي اين كه از طريق يك واسطه مانند بانك ها يا كارگزاري ها استفاده كنند، براي همه باز مي كند. بر خلاف حساب بانكي يا كارگزاري، شناسه صادر شده توسط دولت، شماره تأمين اجتماعي يا اثبات آدرس براي استفاده از ديفاي  لازم نيست.

 به طور دقيق تر Defi  به سيستمي اشاره مي كند كه در آن نرم افزار نوشته شده بر روي بلاكچين ها اين امكان را براي خريداران، فروشندگان، وام دهندگان و وام گيرندگان فراهم مي كند تا بتوانند به جاي يك شركت يا موسسه تسهيل كننده يك معامله، با همكار يا يك واسطه كاملاً مبتني بر نرم افزار ارتباط برقرار كنند.در حقيقت براي دستيابي به هدف تمركززدايي، از چندين فناوري و پروتكل استفاده مي شود، به عنوان مثال يك سيستم غيرمتمركز مي تواند متشكل از تركيبي از فناوري هاي منبع باز، بلاك چين و نرم افزارهاي اختصاصي باشد.قراردادهاي هوشمند ارزهاي ديجيتالي كه شرايط توافق بين خريداران و فروشندگان يا وام دهندگان و وام گيرندگان را خودكار مي كنند و محصولات مالي را امكان پذير مي نمايند.

صرف نظر از فناوري يا پلتفرم مورد استفاده، سيستم هاي ديفاي  براي حذف واسطه هاي بين طرفين معامله طراحي شده اند و در حالي كه حجم علامت هاي تجاري و پول بسته شده در قراردادهاي هوشمند در اكوسيستم آن به طور مداوم در حال رشد مي باشد، ديفاي  يك صنعت اوليه است كه زيرساخت هاي آن هنوز در حال ساخت مي باشد.پس به شكل خلاصه مي توان گفت كه امور مالي غيرمتمركز كه معمولاً در حوزه بلاكچين و ارزهاي رمزپايه قرار مي گيرد اما دامنه آن بسيار گسترده تر است، با هدف استفاده از فناوري براي حذف واسطه هاي بين طرفين در يك معامله مالي است و مولفه هاي آن زنجيره هاي ثابت و استفاده از موارد نرم افزاري كه امكان توسعه برنامه ها را فراهم مي كند و زيرساخت ها و موارد استفاده براي ديفاي هنوز در حال توسعه است.

در اصل امور مالي غيرمتمركز از فناوري براي از بين بردن مدل هاي متمركز استفاده مي كند و ارائه خدمات مالي را براي هر كسي بدون در نظر گرفتن قوميت، سن، هويت فرهنگي و …  در هر مكاني امكان پذير مي كند.همچنين لازم به ذكر است كه برنامه هاي ديفاي  كنترل بيشتري بر روي پول خود از طريق كيف پول الكترونيكي و خدمات تجاري به كاربران ارائه مي دهند كه به طور واضح به جاي استفاده از موسسات، به كاربران خاص پاسخ مي دهند.

اجزاي ديفاي

در سطح گسترده اجزاي ديفاي همان اجزاي موجود در اكوسيستم هاي مالي موجود هستند، به اين معني كه آن ها به ارزهاي پايدار و موارد استفاده بسيار متنوعي نياز دارند.در واقع اجزاي ديفاي  به صورت استيبل كوين و خدماتي مانند مبادلات رمزنگاري و خدمات وام دهي در مي آيند.

قراردادهاي هوشمند چارچوبي را براي عملكرد برنامه هاي Defi  فراهم مي كنند زيرا در آن ها شرايط و فعاليت هاي لازم براي عملكرد اين سرويس ها رمزگذاري شده است.تمام اجزاي سيستم مالي غيرمتمركز به مجموعه نرم افزاري تعلق دارند و مولفه هاي هر لايه براي اجراي يك عملكرد خاص در ساخت يك سيستم ديفاي هستند.

چهار لايه تشكيل دهنده Defi

۱-لايه حل و فصل : به اين لايه صفر هم  گفته مي شود زيرا اين لايه پايه اي است كه ساير تراكنش هاي ديفاي  بر روي آن ساخته مي شود كه شامل يك بلاكچين عمومي و ارز ديجيتال بومي يا ارز رمزپايه آن است.معاملات انجام شده در برنامه هاي ديفاي  با استفاده از اين ارز انجام مي شود، معامله اي كه ممكن است در بازارهاي عمومي انجام شود.نمونه اي از لايه حل و فصل اتريوم  و توكن اتر بومي آن  است كه در مبادلات رمزنگاري معامله مي شود.

۲-لايه پروتكل : پروتكل هاي نرم افزار استانداردها و قوانيني هستند كه براي اداره وظايف يا فعاليت هاي خاص نوشته شده اند، همچنين به موازات نهادهاي دنياي واقعي، اين مجموعه اي از اصول و قواعدي است كه همه شركت كنندگان مربوط به يك صنعت معين توافق كرده اند كه آن ها را به عنوان پيش شرط فعاليت در اين صنعت رعايت كنند. پروتكل هاي ديفاي  قابليت همكاري دارند، به اين معني كه مي توانند توسط چندين نهاد، همزمان براي ساخت سرويس يا برنامه استفاده شوند و گفتني است كه  لايه پروتكل نقدينگي را براي اكوسيستم ديفاي  فراهم مي كند.

۳-لايه برنامه : همانطور كه از نام آن مشخص است لايه برنامه محلي است كه برنامه ها رو به روي مشتري قرار دارند، اين برنامه ها پروتكل هاي اساسي را در سرويس هاي ساده متمركز بر مصرف كننده جمع مي كنند.بيشترين كاربردهاي رايج در اكوسيستم ارز رمزنگاري شده مانند مبادلات غير متمركز ارزهاي رمزنگاري شده و خدمات وام، در اين لايه قرار دارند.

۴-لايه تجمع : لايه تجمع متشكل از جمع كننده هايي است كه برنامه هاي مختلف لايه قبلي را براي ارائه خدمات به سرمايه گذاران متصل مي كند.به عنوان مثال آن ها ممكن است انتقال پول را بين ابزارهاي مالي مختلف براي به حداكثر رساندن بازده انتقال دهند.در يك تنظيم فيزيكي چنين اقدامات معاملاتي مستلزم انجام كارهاي اداري و هماهنگي قابل توجهي است اما يك چارچوب مبتني بر فناوري بايد سرمايه گذاري را هموار كند و به معامله گران امكان مي دهد تا به سرعت بين خدمات مختلف جابجا شوند.وام دادن و وام گرفتن نمونه اي از خدماتي است كه در لايه جمع وجود دارد و خدمات بانكي و كيف پول هاي رمزنگاري شده نمونه هاي ديگري هستند.

وضعيت فعلي ديفاي

ديفاي هنوز در مرحله آغاز تكامل خود است و كل ارزش در قراردادهاي ديفاي تا مارس ۲۰۲۱ ميلادي بيش از ۴۱ ميليارد دلار است.اگرچه ممكن است رقم كلي براي ديفاي  قابل توجه به نظر برسد اما لازم به ذكر است كه بسياري از نشانه هاي ديفاي از نقدينگي و حجم كافي براي تجارت در بازارهاي رمزنگاري برخوردار نيستند.همچنين اكوسيستم ديفاي  همچنان مملو از ناملايمات زيرساختي و هك است و همچنين كلاهبرداري در زيرساخت هاي ديفاي  كه به سرعت در حال تكامل هستند نيز وجود دارد. به عنوان مثال بعض از هكرها پروتكلي از بودجه را خالي مي كنند و سرمايه گذاران قادر به تجارت نيستند و اين اتفاق معمول است و اگرچه پروتكل هاي كاملاً مستقر وجود دارد كه مي توانند براي كاهش قابل توجه اين خطر استفاده شوند.

علاوه بر اين بايد بگوييم كه ماهيت باز و نسبتاً توزيع شده اكوسيستم مالي غيرمتمركز نيز ممكن است مقررات مالي موجود را با مشكل روبرو كند. قوانين فعلي بر اساس ايده حوزه هاي قضايي مالي جداگانه تدوين شده است كه هركدام مجموعه قوانين و قوانين خاص خود را دارند و دامنه معاملات بدون مرز ديفاي سوالات مهمي را براي اين نوع مقررات ارائه مي دهد.همچنين گذشته از موفقيت بيت كوين، ديفاي بارزترين نمونه از “قانون، قانون است” مي باشد كه در آن قانون مجموعه اي از قوانين را نشان مي دهد و آن ها از طريق كدهاي تغييرناپذير نوشته و اجرا مي شوند.الگوريتم قرارداد هوشمند با ساختارهاي لازم و شرايط استفاده براي انجام معاملات بين دو طرف رمزگذاري شده است اما با اين وجود، سيستم هاي نرم افزاري به دليل عوامل بسيار متنوعي مي توانند از كار بيفتند.